«بسم الله الرحمن الرحيم »
الحمد لله ربّ العالمین ، و الحمدلله الولیّ الحمید ، الحکیم المجید ، الفعّال لما یرید ، علّام الغیوب و خالق ِ الخَلق و منزل القطر و مدّبر أمر الدنیا و الآخرة و وارث السموات و الأرض ، و نستعفرهُ و نستهدیه و نشهدُ أن لا أله ألّا الله وحدهُ لا شریکَ له ، ملک الملوک ذوالجلال و الإکرام و نشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله و صلّی الله علیه و علی آله الطاهرین و علی اصحابه المکرّمین.
اُوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله !
پرهیزکاران و رحمت ویژهء الهی
در سورهء اعراف آیهء 156 پس از آنکه جناب موسی ( علی نبیّنا و آله و علیه الصلوة و السلام ) به درگاه خداوند این دعا را می کند که " وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَـذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَـا إِلَيْكَ " ، خداوند در برابر این دعای موسی (ع) می گوید عذاب من به هر آنکس که سزاوار عذاب است و من او را سزاوار عذاب ببینم می رسد و البته رحمت من همه چیز را در بر گرفته است : " وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ " این که می فرماید رحمت من همه چیز را فرا گرفته است ، این نوع رحمت را اصطلاحاً « رحمت عام » الهی گویند که در این رحمت همهء موجودات اعمّ از مؤمن ، کافر ، نیکوکاران ، ستمکاران ، موجودات با شعور و انسانها و حیوانات و .... همه و همه مشمول این رحمت عام و واسعهء الهی هستند و همه به واسطهء این رحمت ِ گسترده ، به صحنهء وجود پا نهاده اند ، روزی دارند و در تمام عمرشان مرزوق به این رحمت عام و فراگیر پروردگار هستند .
اما یک رحمت ویژه و خاص الهی هم وجود دارد که آن یک موهبت خاصی است که خداوند در مقابل عمل ارادی و انتخابهای صحیح و درست و در ازای انتخابگری شایسته است . یعنی برای عبودیت و ایمان و آنانکه ایمان را به صورت عملی در عمل ِ صالح و زندگی پاکیزهء خود به نمایش گذارده و متجلّی می کنند . این رحمت ِ خاص و ویژه را خداوند در ادامهء همان آیه ای که ذکر آن گذشت چنین می فرماید : " فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ " یعنی برای کسانی که تقوی و پرهیزکاری را پیشهء خود سازند مقرّر خواهم داشت .
آن رحمت عامّ الهی که در تمام عالم و بلکه در دو عالم وجود دارد ، هم اکنون فعلیّت داشته و در جریان است . چنانکه برخی از مفسّرین بزرگوار گفته و نوشته اند آن رحمت الهی عام « فعلی است نه شأنی » یعنی همه چیز هم اکنون از این رحمت عام منتفع هستند و استثنایی در این فراگیری این نوع رحمت نیست . ولی رحمت ِ خاص و ویژه همانطور که از اسمش مشخص است ویژهء پرهیزگاران و صالحین است و کافران و ستمکاران را از آن نصیبی نیست . بلکه مقابل این رحمت ِ خاص ، عذاب الهی قرار دارد که برای مجرمان وستمکاران به خاطر جرم و ستم و کفرورزی شان این عذاب متوجهء آنها می شود . ( البته باید در تعبیر دقیق تر گفت که عدم وجود همین رحمت خاص خود یک نوع عذاب است . ) در حالیکه اساساً در مقابل رحمت عام الهی اصلاً عذابی وجود ندارد . چرا که هر موجودی بدون استثناء مشمول این رحمت عام است و جای خالی ای و محدوده ای بدون این رحمت نیست که عذاب بنشیند !
در اوج پاداشهای این رحمت ویژه در آخرت « جنة الرّضوان » و مراتب بالای بهشت است . در واقع متقی و پرهیزکار در این دنیا از روی اراده و اختیار، خود را همواره در محضر حق می بیند و ادب محضر او را رعایت می کند و در دنیای دیگر نیز چه پاداشی بهتر از این که ملکوت ِ این تقوی و مؤدّب بودن و حریم داشتن در محضر حق را به او بدهند ، یعنی در بهشت ِ قُرب ِ الهی جای گیرد ؟
اهمیّت ماه بزرگ رجب
برای آنانکه در پی این هستند تا خود را در زیر بارش باران رحمت ِ خاصّ ِ الهی قرار دهند بهترین اوقات از سال ، روزها و شبهای پُر معنی و پر ملکوت رجب المرجب ، شعبان المعظم و رمضان المبارک است . آنانکه خدا را می خواهند این ایام خدایی و زمانهای ویژه را از دست نمی دهند که حضرتش ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : " انّ لله في ایام دهرکم نفحات ألا فتعرضّوا لها " در روزگاران شما خداوند برایتان نسیم های ملکوتی و جذبه هاییقرار داده است . پس به هوش باشید و خود را در معرض این نسیم ها قرار دهد . یعنی از این ایام بهره گیرید . به قول مولوی که همین حدیث پیامبر را به نظم کشیده است :
گفت پیغمبر که نفحتهای حق اندر این ایام می آرد سبق
گوش وهش دارید این اوقات را در ربایید این چنین نفحات را
در این ماههای 3 گانه « رجب المرجب » از آن جهت اهمیت دارد که مقدمه ای برای دو ماه دیگر است .
رجب ، ماه استغفار و توبه
بزرگان طریق معرفت و راه رفتگان و سالکان وادی حقیقت برای این سه ماه نامهای ماه تخلیه ( رجب ) ماه تحلیه ( شعبان ) و ماه تجلیه ( رمضان المبارک ) را گذارده اند . تخلیه یعنی خالی شدن از گناهان و آلودگیها و تحلیه یعنی زیبا سازی و آراسته شدن به زیباییهای مناجات و نیایش و سایر عبادات و اعمال صالح و تجلیه یعنی ماه آشکار شدن و شکفتن معنویت و انفجار نور در قلبی که خود را پاک کرده و به ذکر حضرت حق آراسته است و هنگامهء تجلی حقّ .
پس می بینید ماه رجب چقدر مهم است . چرا که تصور کنید شخصی که بدنش آغشتهء به کثیفی بوده و در گودالی از لجن متعفّن افتاده است و حال می خواهد آراسته و زیبا و آماده به محضر بزرگ و عزیزی برسد . اولین کار او این است که آلودگیهایش را بشوید و از آن کثیفی ها پاک شود .
روح و قلب انسان نیز چنین است . توبه و استغفار چنین کاری را با روح و قلب انسان که به واسطهء گناهان کثیف و آلوده شده می کند . چنانکه حضرت علی (ع) می فرمایند : " التوبهُ تُطَهَّرُ القلوب و تَغسِلُ الذّنوب " ( مستدرک الوسایل ، ج 12 ، ص 129 ) توبه قلبها را پاکیزه می گرداند و گناهان را می شوید . توبه قلبها را پاکیزه می گرداند و گناهان را می شوید . توبه اگر توبهء واقعی باشد ، هر آنقدر که گناهکار باشیم ، خداوند متعال که غفور است می بخشاید .
توبهء واقعی یا به تعبیر قرآن کریم توبهء نصوح که خداوند می فرماید :
" توبوا إلی الله توبةً نصوحاً " این توبهء نصوح و راستین به فرمایش پیامبر اکرم (ص) پشیمانی واقعی از گناه است به طوریکه دیگر هرگز به طرف آن گناه باز نگردی : ( قال رسول الله (ص) التوبةُ النصّوح النَّدََم علی الذّنب حینَ یِفرُطُ منکَ فتستغفرُ الله تعالی ثُمًّ لا تعود الیه أبداً ) [ کنز العمّال ، ج 4 ، ص 206 ]
پس مهم اینست که در این ماهِ تخلیه یعنی ماه رجب ، از صمیم دل توبه کنیم و با تمام وجود به خداوندی که از اسامی اش غفّار و غفور و عَفوّ است یعنی بسیار بخشنده و آمرزنده عرض کنیم که خدایا ! اگر من گنهکارم و مُذنبم تو هم غفار و بخشنده و آمرزنده ای ! به بیان زیبای حضرت امیر (ع) [ در مناجات مسجد کوفه ] عرض کنیم که :
« مولای یا مولای ! أنت َ الغفورُ و أنا المُذنِب و هَل یرحَمُ المُذِنبَ الّا الغفور ؟ »
ای مولایم و ای سرورم تو بخشنده و آمرزنده ای و من گنهکارم و آیا کسی رحم و دلسوزی بر گنهکار جز آمرزنده می کند ؟
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو آنکس که گنه نکرده و زیست بگو
به جهت همین خصوصیت ماه رجب است که در کتب اخلاقی و ادعیه از آداب این ماه که از ماههای حرام است یعنی دارای حرمت و احترام می باشد استغفار و بلکه کثرت استغفار است .
استغفار و توبهء نصوح اگر چه عزمی و قلبی است ، یعنی باید انسان عزمش را جزم کند و از دورن قلبش و دلش پشیمان شود ولی در صیغه و لفظ هم جاری می شود . این ذکر استغفار مخصوص این ماه است که بزرگان اخلاق نقل کرده اند :
" استغفر الله ذالجلال و الإکرام مِن جمیع الذّنوب ِ و الآثام " از شیخ صدوق (ره) نقل شده است که مناسب است که در این ماه هزار بار این ذکر را بگوئیم .
( المراقبات ، ص 134 ) .
این استغفار هم ما را برای شعبان و رمضان آماده می کند و هم به فرمودهء پیامبر اکرم (ص) درهای بلا و شرّ را برایمان می بندد که فرموده است :
" ادفَعوُا أبوابَ البَلایا بالاستغفار " یعنی درهای بلا را با استغفار ببندید .
( مستدرک الوسائل ، ج5 ، ص 318 )
البته اینرا هم بدانید که همانطور که « ذنب » یعنی یعنی « گناه » مرتبه ای است و برای هر درجه و مرتبه ای گناه یک تعریفی دارد ، چنانکه فرموده اند : " حسنات الأبرار سیئات المقرّبین " ( حسنه ها و کارهای خوب نیکان ، سیئه و کار ناشایستی برای مقرّبان و نزدیکان درگاه الهی است ) ؛ « استغفار » هم ، مرتبه ای است . امثال این بندهء حقیر که سرتا پا گناهم البته این مطلب برایم روشن است که استغفار و توبه یعنی چه ؟ ولی اینرا برای خوبانی مثل شما می گویم که گمان نکنید که مثلاً با خود بگوئیم ما که گناه کبیره ای انجام نمی دهیم و گناهان کوچکی هم که داشته ایم را توبه کرده ایم و دیگر پاک هستیم . هرگز ! اوّلاً کوچک شمردن گناه یا « تصغیر الذّنب » خود گناه بزرگی است ، ثانیاً در هر مرتبه ای باشیم استغفار برای همان مرتبه لازم است . ما که دیگر به گرد پای رسول الله حضرت محمد مصطفی (ص) نمی رسیم . آن وجود معصوم و خالی از هر گناه . آن وجود عزیز را گفته اند که فرموده اند : " إنّهُ لَیُغانُ علی قلبی و انّی لأستغفر الله في کُلّ یومٍ سبعین مرّة " آنقدر قلب پاک ایشان حساس و پرظرافت است که همین معاشرت با دیگران غباری بر قلب آئینه گون ایشان می نشاند و موجب کدورتی و لو اندک می گردد . همین مقدار هم وی را در آن بلندی مرتبهء روحی وامی دارد که هر روز هفتاد بار استغفار کند . ( نگاه کنید به تفسیر عرفانی سورهء حمد ، امام خمینی (ره ) )
به قول عرف و فقیه بزرگ ، ملا محسن فیض کاشانی :
ز هر چه غیر یار استغفر الله زبود مستعار استغفرالله
دمی کان بگذرد بی یاد ِ رویش از آن دم بی شمار استغفر الله
اوج و قلّه های سه ماه مبارک
تمام این سه ماه مبارک رجب ، شعبان و رمضان نقاط اوج و قلّه هایی دارند . ماه مبارک رمضان لیالی قدر را دارد یعنی شب 19 ، شب 21 و مخصوصاً شب 23 ماه رمضان اوج آنست ، ماه شعبان اوجش نیمهء شعبان است که همچون شب قدر اوج دارد و اعمال مخصوصی دارد و اوج ماه رجب ایام البیض یعنی روزهای روشنایی است و آن 13، 14 و 15 رجب المرجب است . خوشا به حال آنانکه در این روزها توفیق اعتکاف در مساجد جامع – و این مسجد جامع امام علی (ع) هامبورگ – را یافته اند تا قدر ذرّه ذره و لحظه لحظهء این روزها و شبهای ملکوتی را بدانند . آنانی که با همّت بلند خود همه چیز و همه کار و همه کس را کنار گذاشته اند و در این سه روز معتکف کوی یار شده اند . آنانی که شکرهای شیرین این ایام را در لحظه های عبادت خود می چشند و شهد مناجات را در ایام اعتکاف می نوشند و بدا به حال آنانی که از ظرفیت وجود انسانی خود و از ظرفیت این ایام ملکوتی هیچ استفاده ای نمی کنند و رجب و غیر رجب برایشان تفاوتی ندارد . انسانی که به قول حافظ قدرت شهبازی و پرواز در اوج را دارد ولی به مقام مگس قناعت می کند !
عمر بگذشت به بی حاصلی و بوالهوسی ای پسر جام می ام ده که به پیری برسی
چه شکر هاست در این شهر که قانع شده اند شاهبازان طریقت به مقام مگسی
« حافظ »
خداوند ان شاءالله همهء ما را از رجبیون قرار دهد . و از جملهء کسانی که مِی حقیقت را از پروردگارشان بر می گیرند و می نوشند ( وسقاهم ربهم شراباً طهوراً ) [ انسان ، 21 ]
آمین
وفات حضرت زینب ( سلام الله علیها )
امروز همچنین وفات عقیلهء بنی هاشم حضرت زینب (س) است . عارفه ای که در ذکر مقام رضایش همین بس که پس از آنهمه مصیبت ، گزارش عاشورایی اش را در اوج قلّهء عرفان با اهتزاز پرچم « ما رأیت الّا جمیلاً » می بینیم.
زنی که اگر چه او را بارها گریسته ایم اما به منزلت و معرفت و شکوه او در بلندای تاریخ افتخار می کنیم . از خداوند بزرگ می خواهیم که ما را در شناخت بزرگمردان و بزرگ زنان تاریخ و در تأسّی به آنان موفق بدارد و توفیق بهره مندی از ایام باقیماندهء ماه رجب را به ما عطا فرماید .
کلامم را با این دعای حضرت حبیب الله که به هنگام رؤیت هلال ماه رجب عرضه می داشت به پایان می برم :
اللهم بارک لنا فی رجب و شعبان و بلغنا شهر رمضان و اعنا علی الصیام و القیام و حفظ اللسان و غضّ البصر ... برحمتک یا ارحم الرّاحمین .